سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

زبانحال امام سجاد علیه السلام قبل از شهادت

شاعر : سید پوریا هاشمی
نوع شعر : مدح و مرثیه
وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
قالب شعر : ترکیب بند

سر سفـره به غـدا که نظـرش می‌افتاد            فکر اطفـال گـرسنه به سرش می‌افتاد

شـیر خواره بغل ِتازه عـروسی می‌دید            یـادِ لالایِ ربـاب و پـسـرش می‌افـتـاد


گـلـه مـی‌کـرد ز چـشـم بـد بـازاریـهـا            سـر بـازار هـمـیـنـکه گـذرش می‌افتاد

گوسفندی جلویش ذبح شد و رفت از حال            به دلـش روضـۀ ذبـح پـدرش می‌افتاد

این چهل سال فقط سینه زد و گفت حسین

یاد گـودال فـقـط سـیـنه زد و گفت حسین

یاد روزی که‌ ز خیمه نگران زد بیرون            با عصا گریه کنان سینه زنان زد بیرون

بی‌رمق جانب گـودال نظر می‌انداخت            دید با یک سر آشفـته سنان زد بیرون

از تـن شـاه لـبـاس عــربـی را بـردنـد            نیزه از هرطرف پیکـر آن زد بیرون

چـادر فـاطـمه را هم‌ بخـدا خونی کرد            خون‌ آن حنجر خشکیده چنان بیرون‌ زد

حاجت این دل غـمـدیـده روا می‌شد کاش

آن چهل منزل در پیـش دوتا می‌شد کاش

دور نـامـوس خـدا حـلـقـۀ نامحرم بود            خواست کاری بکند حیف که‌ فرصت کم بود

آنطرف‌ چـشم نوامیس به دستانش بود            اینطرف برروی دستش گره ای محکم بود

هر که‌ پرسید ز بازار فـقط گفت الشام            گفت‌ آنـقـدر بـدانـیـد که‌ خـولی هم بود

وسط مجـلس می تکـیـه به زینب دادم             چون که بر عرش خدا تکیه زدن حقم بود

گذر از شام به جز طعنه و آزار چه داشت

سهل ای کاش که همراه خودش پارچه داشت

نقد و بررسی